آیت الله قمی طباطبایی از شاگردان میرزای شیرازی و آخوند خراسانی بود
آیت الله قمی در مدت بیست و دو سالی که در مشهد بود، شاگردان زیادی تربیت کرد. بسیاری از علمای مشهد پای درس او بزرگ شدند.
آیت الله قمی طباطبایی در خرداد ۱۳۱۴ به تهران رفت تا با رضاخان وارد مذاکره شود. مردم هنگام بدرقهاش پرسیده بودند در ملاقات با شاه چه میخواهید بگویید؟ گفته بود از او میخواهم از برنامههای ضد اسلامی دست بردارد و اگر موافقت نکرد خفهاش میکنم!
امام خمینی: یک وقت مرحوم آقای قمی خودش تنها بلند شد راه افتاد آمد، که من تهران بودم. ایشان به حضرت عبدالعظیم آمدند و ما رفتیم خدمتشان، و ایشان قیام کردند. منتهی ایشان را حبس کردند، در همان جا حبسش کردند، و بعد هم تبعیدش کردند.
در جریان اشغال خراسان توسط روسها، آیت الله آقازاده نقش مهم و اثرگذاری در ایستادگی مردم علیه روسها داشت و با درایت و شجاعت تمام، مخالفت مردم علیه روس و انگلیس را رهبری کرد.
آیت الله آقازاده یک سال قبل از شهادت در تهران. در گزارشهای شهربانی آمده است کمونیستها قصد داشتند او را در مشهد ترور کنند اما موفق نشدند.
سال ۱۳۱۳، رضاخان در حال سخنرانی در جشن هزار فردوسی در آرامگاه فردوسی (پس از ساخت بنای جدید). این جشن با وجود حضور چند زن بیحجاب، بدون تنش جدی بین علماء خراسان و دربار پهلوی برگزار شد.
نخستین جرقههای قیام علیه فعالیتهای ضد فرهنگی رضاخان در خانه آیت الله سید یونس اردبیلی شکل گرفت. در جلساتی که در منزل او با حضور علمای شهر تشکیل میشد، او، آیت الله آقازاده و آیت الله قمی به دلیل اعتبار علمی و نفوذ مردمی محور و منشا تصمیم گیریهای مهمی در مشهد بودند
آیت الله سیدعبدالله شیرازی پس از دستگیری در زندان تهران
آیت الله مرتضی آشتیانی همچون پدرش از علمای صاحب نفوذ مشروطه بود. سال ۱۲۸۴ دستور تخریب بانکی را در تهران به دلیل مغایرت با شرع، صادر کرد. با این حکم، مردم بانک را که متعلق به روسها بود و در جهت منافع آنها فعالیت میکرد، ویران کردند.
منزل او چهارراه نادری (شهدای فعلی) در ايام انقلاب اسلامی ملجأ همه مردم مجاهد و انقلابی مشهد و خودش منشأ تصمیم گیریهای بزرگ و سرآغاز بسیاری از راه پیماییها بود
علامه حکیمی از شاگردان شیخ هاشم قزوینی بعدها در خاطراتش نوشت: بعد از اعدام نواب صفوی نظر شیخ را در مورد مبارزه مسلحانه پرسیدم. به تحت الحنک عمامهاش اشاره کرد و گفت با این نمیشود مبارزه کرد!
آیت الله سید هاشم میردامادی جد مادری آیت الله خامنهای. نسب او با هشت واسطه به میرداماد فیلسوف، و سی و چند واسطه به ابوالحسن محمد دیباج فرزند امام صادق میرسد.
عکس علمای تبعیدی در تهران، ۱۳۱۴.
بالا از راست، آیات: زین العابدین سیستانی، علی اکبر خویی (پدر سید ابوالقاسم خویی)، سید یونس اردبیلی، سیدهاشم میردامادی، سید محمد سیستانی.
آیت الله فقیه سبزواری در حال تدریس در صحن مسجد گوهرشاد.
شش ماه قبل از کشتار مردم در مسجد گوهرشاد، در دولت فروغی طرحی به اجرا در آمد که به موجب آن هر روحانی برای پوشیدن لباس باید از موسسه وعظ و خطابه مجوز میگرفت. با این طرح طلاب و منبریها هم حقوق بگیر و وابسته دولت میشدند و هم از مردم جدا میشدند. امام در جواب آیت الله حائری که معتقد بود طرح بدی نیست و دیگر هر بیصلاحیتی عمامه سرش نمیگذارد، گفته بود: بله طرح خوبی است، لکن اینها میخواهند خوبها را بشناسند و بعد همه را نابود کنند!
رهبر انقلاب: مرحوم شیخ علی اکبر نهاوندی در بین عامه مردم مشهد تقریباً شخص اول روحانی محسوب میشد.
رهبر انقلاب: مرحوم شیخ محمد نهاوندی از اعلام و اساتید مشهد بود که پدر من پیش ایشان درس خوانده بود. صاحب تفسیر نهاوندی که چهار جلد است. ایشان شاعر خوبی هم بوده است. بنده ایشان را دیده بودم و به منزل ایشان رفته بودیم. بسیار مرد فاضل، عالم، روشنفکر، مجتهد و مفتننی بود.
غلاحسین تبریزی از جمله علمایی بود که در جمع متحصنین در مسجد گوهرشاد سخنرانی کرد.
محقق خراسانی بعد از آزادی از زندان گفته بود: «ما را پیاده و سربرهنه از زندان به دادگاه میبردند تا مردم ببینند که اینها علمای مشهد هستند و بزرگان و معاریف آن شهر هستند که دستگیر شدهاند و این برای آنها که افراد معمولی بودند، درس عبرتی باشد که هرگز با رضاخان مخالفت نکند…»
متن تلگراف علما به شاه را شیخ مهدی واعظ نوشت. او در مسجد گوهرشاد در جمع متحصنین منبر رفت و گفت چرا تلگرافهای ما به دست شاه نمیرسد؟ ما به چه کسی باید شکایت بکنیم؟
علی اکبر خویی و فقیه سبزواری در مسجد گوهرشاد. آیت الله علی اکبر خویی با فشارهای آیت الله کاشانی به دولت از زندان آزاد شد.
از چپ: آیت الله سید جواد خامنه ای، آیت الله علی اکبر خویی و فرزندش آیت الله ابوالقاسم خویی.
علی اکبر مدقق از جمله شخصیتهایی بود که در جمع متحصنین سخنرانی کرد.
غلامرضا واعظ طبسی مهرماه سال ۱۳۱۵ قصد داشت از مشهد به تهران برود و علیه برنامههای ضدفرهنگی دولت سخنرانی کند. اما در میانه راه در سبزوار به طرز مشکوکی درگذشت.
مرتضی عیدگاهی در جمع متحصنین در مسجد به منبر رفت و در میان صحبت حالش منقلب شد و عمامهاش را به زمین کوبید. مردم همه به هیجان آمده بودند و بر سر و سینه میکوبیدند و گریه میکردند.
شیخ احمد بهار از مبارزان ضد استکبار و آزادیخواهان خراسان بود که به مناسبت جلوس رضاخان به سلطنت، اشعاری تندی سرود:
آه از این سرباز پیر انگلیسی / این غلام سر به زیر انگلیسی / خواستم سال جلوسش را ز نادر / نادر آن خصم شهیر انگلیسی / سر ز قبر خود برون آورد و گفتا / گشت ایرانی اسیر انگلیسی.
شیخ محمدتقی بهلول در یکی از جلسات سخنرانی بر فراز منبر. نام او با واقعه گوهرشاد گره خورده است.
زندان قصر، ۱۱ آذرماه ۱۳۰۸ به دست رضا شاه افتتاح شد که فاز نخست آن شامل ۱۹۲ اتاق با گنجایش ۸۰۰ زندانی بود. علمای مشهد دوران محکومیت خود را در این زندان گذراندند.
آیت الله محمدکاظم مهدوی دامغانی از شاگردان میرزای نائینی و آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی بود.
مهرماه سال ۱۳۱۳ رضاخان به همراه محمدعلی اسدی نایب التولیه آستان قدس در بازدید از بیمارستان شاه رضا (امام رضا).
سال ۱۳۰۸، احداث ضلع جنوبی فلکه حضرت.
سال ۱۳۱۸، نمایی از ضلع جنوبی فلکه حضرت زمانی که هنوز خیابان آسفالت نشده است
تقاطع چهارطبقه و خیابان خسروی در زمان رضاشاه، فتح الله پاکروان و محمدولی اسدی بر سر احداث این خیابان اختلافات زیادی با هم داشتند.
ایرج مطبوعی در واقعه گوهرشاد فرمانده لشگر خراسان بود و فرمان رضاشاه در قتل عام متحصنین را اجرایی کرد.
محمود جم (نفر اول از سمت چپ) با سفارت انگلیس روابط بسیار حسنه اى داشت. در واقعه گوهرشاد او وزیر کشور بود و ده روز بعد از کشتار وسیع مردم در مسجدگوهرشاد اطلاعیه صادر کرد و در آن متحصنین را اراذل و اوباش و ساده لوح معرفی کرد!
علی اصغر حکمت با تاسیس وسیع مدارس، تاسیس مجله تعلیم و تربیت، تاسیس پیشاهنگی مدارس و ایجاد دبستانهای مختلط مقدمات لازم را برای گسرتش آموزش به سبک غربی و کشف حجاب فراهم کرد
محمد علی فروغی نقش زیادی در به قدرت رسیدن پهلوی داشت. بعد از واقعه گوهرشاد از نخستوزیری برکنار شد. برکناری او ارتباط مستقیم با پرونده قیام گوهرشاد و اتهام محمدولی اسدی نایب الولیه آستان قدس رضوی داشت.
شیخ اسماعیل تائب مسآلهگو، از شاعران و وعاظ مشهد و از شاگردان آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی. در واقعه گوهرشاد دستگیر شد و دو سال به حبس در زندان قصر تهران محکوم شد.