به نقل از روابط عمومی برنامه «چراغ» شبکه ۵، این برنامه در هفته جاری میزبان «فاطمه منتظری» پژوهشگر، محقق و مترجم تعداد زیادی از مقالات و کتب علمی اسلامی از زبان آلمانی به فارسی، مشاور و مبلّغ خانواده، دکترای تکنولوژی آموزشی و دارای مدرک BBA مدیریت اجرایی بود که به موضوع «نقش پوشش و رفتارهای عفیفانه در میزان احترام به ارزش های درونی زنان» پرداخته شد.
منتظری با اشاره به پژوهش های متعددی که در حوزه خانواده و زنان داشته است گفت یکی از نتایج مطالعات و بررسی هایی که در این حوزه داشته ام، درباره شخصیت زن این است که بر اساس تحقیقات علمی و پزشکی جدید نشان داده شده است که زنان ذاتاً دنبال کشف شدن هستند و دوست دارند کسی باشد که آن ها را کشف کند. کشف با درونیات انسان کار دارد نه با ظاهر انسان، پس طبیعتاً یک حقایقی، یک استعدادهایی، یک قابلیت هایی در درون خانم ها هست که دوست دارند دیده بشوند و باز هم همین تحقیقات نشان میدهد که اگر زنان با ظاهرشان سنجیده شوند، مسلماً آن استعدادها و قابلیتها دفن شده و قربانی میشود. زنان صاحب دو استعداد به نام دل فریبی و دل ربایی هستند که در آنها جنبه ذاتی دارد. استعداد را هم خدا داده است برای بهره بردن اما مدیریت بهره بری اینجا مهم ترین نکته است. اگر زنان تلاش کنند با ظاهرشان و با جسم شان به این به اصطلاح جلب توجه برسند، مسلماً استعدادهای باطنیشان دفن می ماند و جایی برای کشف باقی نمی ماند چون در اینصورت اصولاً دنبال هدف سهل الوصول تر و زود بازده تری هستند. اگر زنان تنشان را هدف قرار دهند برای دیگران، طبیعتاً آن ها هم تلاش نمیکنند به باطنیات آن زن راه پیدا کنند. یکی از بزرگ ترین ثمرات انقلاب اسلامی در ایران، این است که تعریف دوباره ای از زن در کل جهان مطرح کرد و اینکه زن رکنی از اجتماع هست و حق حضور در اجتماع و ظهور در اجتماع را دارد و باید باشد که مستندات فرمایشات امام (ره) هم آیه نوزده سوره نساء هست. شما وقتی در تفاسیر وارد می شوید می بینید به این نکته خیلی جدی اشاره میشود. اما باید راهی امن تر برای این ظهور و حضور به او معرفی کرد؛ راهی که او را اقناع معنوی کند، آگاه شود که اگر تنش ابزار قرار بگیرد مثل آن چیزی که شایع است در دنیا یا قبل از انقلاب شایع بود – به قول معروف زن، یک ابزار جنسی بود- تبدیل به یکی از جلوه های تبلیغاتی خواهد شد. و اینجا دیگر کسی دنبال شخصیت باطنی او نخواهد بود، یا به تعبیری بگوییم جنسیت زن، مانع بروز شخصیت او خواهد شد.
وی خاطر نشان کرد: هیچ کس با این مسأله که زنان شکل آراسته و لباس آراسته ای داشته باشند، مخالفتی ندارد. طبیعی است که ما الان در قرنی هم زندگی میکنیم که همه آراستگی را خوب می شناسند و می دانند در هر محیطی متناسب با آن باید ظاهر بشوند. اما آرایشکردن یعنی بیشتر به چشم آمدن. دو مفهوم داریم؛ یکی به نام چشم نوازی و دیگری چشم گیری. آرایش، چشم گیر شدن است، خب من از چه راهی می خواهم چشم گیر شوم؟ از راه شخصیتم، یا از راه جنسیتم چشمگیر بشوم؟ این آن نکته است که ما میگوییم مدیریت استعدادها. وقتی من با جنسیتم بخواهم به اصطلاح به نتیجه برسم، شاید سرگرمکننده باشم، شاید به عنوان یک ابزار برای بعضی ها، برای صرف وقتشان، و حالا اوقات فراغتی به حساب بیایم، ولی بعد از آن چطور؟ این امر فقط مدت محدودی دوام خواهد داشت؛ زیرا انسان، مکانیسم تفکرش این است که تنوع را دوست دارد و خصوصاً در آقایان، به خاطر ترشح خاص هورمون دوپامین در مغزشان، این تنوع طلبی پررنگ تر است تا در به اصطلاح بین خانم ها.
این روانشناس و مشاور خانواده یادآور شد: علم روانشناسی می گوید ۴۰% احساس آرامش یک انسان در زندگی زمانی است که استعدادهایش شکوفا شده باشد؛ بنابراین انسان هرگز دچار افسردگی نمی شود و تا آخر عمر با آرامش سر خواهد کرد و بعد هم نامی که از او باقی خواهد ماند خیلی فرق میکند با کسی که از جهت نمایش زیبایی های ظاهری اش به اصطلاح پیشرفت و رشد کرده است. یک وقتی فردی شاخص می شود به خاطر اینکه یک ظاهر بسیار پر سر و صدایی دارد، یا یک موقع شاخص می شود چون انسان ها دنبال کشف استعداد آن فرد هستند، در دل دومی یک جذابیت شخصیتی است که در دل اولی نیست؛ چون کشف شدن با سیستم های وجودی ما، چه جسمانی و چه روحانی سازگاری دارد. این که میگوییم آن دشمنانی که در اتاق فکرهایشان، دارد هجمه ی فرهنگی را انجام می دهد و یک عده دوست های نادان می آیند دو کلمه را با هم جابهجا میکنند به نام هیجان و شادی. نوجوان و جوان دنبال هیجان هست، این هیجان ها اگر در جای خودش مطرح بشود می تواند تبدیل به شادی بشود، در غیر این صورت، فقط خستگی بهجا میگذارد. شادی یک سرور قلبی است و قلب انسان مرکز خاطرات اوست و هربار که انسان به یاد آن خاطره بیفتد، به قول معروف دوباره همان مکانیسم را مغز دارد و همان شادی و همان سرور را به دنبال خواهد داشت.
«منتظری» تصریح کرد: در مورد این مسأله که در جامعه احترام به کدام قشر از زنان بیشتر است؛ برخی از خانم هایی که پوششان نامناسب تر است و ظاهر محرک تری دارند، لباس های جلوه گرایانه تری استفاده میکنند، – با این تعبیر بخواهیم بگوییم – میگویند که خیلی اتفاقاً بیشتر از زنان محجبه مورد توجه و احترام بودند. برای تبیین این مسئله، من از دو دیدگاه می خواهم وارد این داستان بشوم؛ یکی اینکه ما در همین قسمت قبلی هم عرض کردیم که، وقتی جذابیت جنسی خانم مطرح می شود، ظاهر پررنگ تری پیدا میکند، یک اختلالی در تفکر مخاطبش ایجاد میکند، که منحصراً به ظاهر او توجه خواهد کرد و گفتیم آنجا استعدادهای باطنی او قربانی می شود، دیده نمی شود. خب این همان چیزی است که قرآن می فرماید که، اگر خانم ها همه رعایت بکنند، وقتی برخی زنان رعایت نمی کنند اولین ظلم را به همجنس خودشان میکنند، چون باعث می شوند که شخصیت او هم قربانی بشود. بنابراین در این دیدگاه اول، بر اساس حرف قرآن، ثابت می شود که می فرماید: مردهایی با دل بیمار داریم. شما نمیتوانید انسان ها را در چند ثانیه تفکیک کنید. استاندارد روانشناسی میگوید ۶ سال طول میکشد تا بتوانیم یک مرد، یک انسان را کلاً تجزیه تحلیل شخصیتی اش بکنیم، به نتیجه برسیم او خوب است یا بد است، ۶ سال! خب در این شرایط، وقتی زن با جذابیت جنسی خودش وارد محیط کار می شود یا غیره، چگونه می تواند تفکیک کند که فرد مقابل او بیمار است یا بیدار؟ کدامش است؟ پس باید طبیعتاً بگوییم شرط عقل، احتیاط است، این ضرب المثل معروف بین المللی است. پس زن طبیعتاً باید تلاش کند که مانع ایجاد بکند تا او به تفکر وادار بشود درباره ی انسانیت و شخصیتش. این یکی از آن نکته های خیلی عمیق و زیبایی است که ما در بین بزرگواران تازه مسلمان مان می بینیم که به آن اشاره می شود. می گویند: شما چون در دل جامعه ای زندگی میکنید که این حریم حفظ کردن بین آقایان و خانم ها عادت و عرف شده، شاید نتوانید لذتش را به آن اندازه ای که ما از حجاب می بریم ببرید. برای مثال خاطره ای که خانم مرضیه هاشمی می گفتند: ” وقتی مسلمان شدم دوست داشتم جامعه ی دور و اطرافم این را بفهمد، که تغییر کرده ام آن هم تغییر به این بزرگی، ولی از خودم می پرسم که تفاوت من با بقیه ی چیست که می فهمند آن ها مسلمان هستند و نمی فهمند من هستم. بعد متوجه شدم خب حجاب من هست، من حجاب ندارم. همان شب یک حجاب برای خودم درست کردم و فردا رفتم، از در دانشکده که وارد شدم همه گفتند چه شده است؟ یک سوال عجیب و غریب! گفتم هیچی، چی شده، من همان هستم. گفتند: نه تو فرق کرده ای، این چیست؟ آنجا میگوید سرم را بالا گرفتم و گفتم که این حجاب است، نوع پوشش یک زن مسلمان است، چون من مسلمان شدم. ” ببینید آن پرچم که عرض کردیم همیشه همراه من خواهد بود این پرچم هست. من خیلی می خواهم به این تأکید کنم به دختران عزیزمان می خواهم بگویم، می خواهم بگویم هرگز دین فروشی یا خرج کردن از به اصطلاح جسم مان، وسیله ی پیشرفت ما نیست، هرگز نمی تواند باشد، آمارها هم بعد از انقلاب نشان می دهد، حضور حداکثری خانم ها در عرصه های علمی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، آموزشی بعد از انقلاب اتفاق افتاده است.
این کارشناس و مشاور حوزه خانواده در بخش دیگری از سخنانش اشاره کرد: کاهلی و عدم توجه خانواده ها نسبت به تربیت دختران و پسران خصوصاً از اوایل دوران کودکی سبب می شود که در بزرگسالی کار برای فرزند نوجوان و جوان ما سخت شود. باید از همان ابتدای تولد شروع کنیم در بحث تربیت، که مزه و لذت این احترام را به دختران و پسران بابت احترام گذاشتن بچشانیم و آموزش بدهیم. مثلاً فرض بگیرید والدین لذت یک غذای خوشمزه را گاهی به اجبار به بچه می چشانند، بچه میگوید دوست ندارم، نمیخواهم بخورم، میگوید تو بخور، تو یک لقمه بخور، دقت میکنید؟ ما آنجا همّ و غمّ از خودمان نشان می دهیم. ولی این را من باید اعتراف بکنم از آنجایی که بین دخترها و پسرهای ما بحث مسیر تربیتی به صورت تفکیک شده، درست تبیین نشده یا شاید دشمن به ما فرصت این فرهنگ سازی ها را هنوز نداده، عقب مانده ایم، امروز اثباتش سخت شده است. با این وجود و به اصطلاح اثباتهای میدانی، برای بچه ها تجربه هایی را ساختند، می تواند خیلی راهگشا باشد، آن هم خصوصاً از طرف مادرها و پدرها، افراد نزدیک. آقای پروفسور هلینگر روانشناس بسیار برجسته ی غربی میگوید: اولین آموزش ها چه در سنین بالا و چه در سنین پایین تر که طبیعتاً مؤثرتر خواهند بود از طرف بستگان درجه یک، پدر و مادر، برادر و خواهرها خواهد بود و بعد دایی و عمه و خاله و برود درجه های عقبتر. خانم ها باید رازهایی باشند که آقایان هر روز یک بار مجبور باشند کشفشان بکنند، این یکی از جذابیت های خانم ها است. حالا می خواهم خدمتتان عرض بکنم، از یکی از طراح های مد فرانسه که خیلی لباس های مبتذلی طراحی می کند برای سوپراستارها، سوال کردند که جذاب ترین زنان دنیا از نظر شما چه زنانی هستند؟ گفت: زنان محجبه ی مسلمان. تصویر خانم هایی که حجاب های عربی دارند و به اصطلاح فقط چشم هایشان پیدا است، گفتند چرا؟ گفت: چون راز هستند. ببینید حالا ما نمیخواهیم بگوییم حجاب داشته باشیم تا این ویژگی را داشته باشیم ولی می خواهیم بگوییم فعالیت میکند، استعدادهایش رشد میکند، شکوفا می شود، می تواند آن شاخه ی رشد خودش را پیدا بکنند، بدون اینکه کسی بتواند به او آسیبی برساند. اینجا، میگوییم حتی منفعت طلبی شخصی میتواند مطرح شود. حجاب یک دستور و یک تکلیف نیست. زن لذت می برد از اینکه انتخاب میکند، می اندیشد، می تواند فعالیت داشته باشد و هرکسی بخواهد به حریم او نزدیک شود، باید خوب فکر کند که از چه راهی باید نزدیک شود.
اهل بیت علیهم السلام در این زمینه الگو میدهند، متد میدهند به زنان. اگر در قالب روضه ها بیان میشود، چون رقیق میکنند تا بهتر این الگوها را بگیریم در آن رقت قلبمان. اگر در قالب شادی ها، هر قالبی که هست ولکم فی رسول الله اسوه حسنه، می خواهیم بگوییم که، زن مسلمان می تواند الگوهایی را به فراخور زندگی خودش بگیرد، به فراخور زمان بگیرد، این آن نفع پویا و متحرک و به قول معروف زنده ی اسلام است، که ما در هر زمانی می توانیم الگو بگیریم. کج اندیشی است که دائماً تلاش کنیم حضرت زهرا(س) را در ۱۴۰۰ سال پیش تعریف کنیم. از حرکت خانم حضرت زینب(س) بین کربلا تا شام، آن متدهایی که استفاده کردند، آن استراتژی های عجیب و غریبی که داشتند، و قطعا محدود به زمان خاصی نیست، در طول دوران قابل استفاده است. این استراتژی های عجیبی که برای پیشبرد اهداف نهضت شان داشتند، آن بود که ثمر داد، یعنی من می خواهم خدمت شما بگویم. استراتژی امام حسین (ع) در پیروزی، جنگ عاشورا نبود، نهضت فرهنگی حضرت زینب (س) بود و این نهایت بروز استعدادهای یک زن بود.
لازم بذکر است برنامه تلویزیونی چراغ در فصل سوم، در روزهای یکشنبه و سه شنبه حوالی ساعت ۲۱ از شبکه ۵ سیما به روی آنتن می رود و هر هفته یک چالش را مورد بحث و گفتگو قرار می دهد و یک نظرسنجی هفتگی برگزار می کند.
@cheragh_tv5 در فضای مجازی دنبال کنید.
برای دیدن برنامه های این هفته میتوانید روی لینک زیر کلیک کنید:
https://www.telewebion.com/program/63845
منبع: روابط عمومی برنامه تلویزیونی چراغ